نارسیده ترنج

گفتا من آن ترنجم...

درباره من

نامم را عاطفه نهاده اند...از سر حادثه ای بی ربط...

اینجا قرار نیست مزخرفات عاشقانه بنویسم.. قرار نیست غرق شوم در دنیای وبلاگ نویسی و یادم برود که اینجا فقط فرع بود.. که اصل چیز دیگریست..

هیچ وبلاگی دنبال نمیشود...کاری به دنبال کننده ها ندارم...و قرار نیست به هیچ وبلاگی سر بزنم..

اینجا از راهم می نویسم.. از چیزهایی که گاهی سد راه میشوند  فکرم را خسته میکنند.. از گذشته هایی که گذشته و نگذشته.. و از روز هایی که میخواهم بسازم...

مهربانم هست... یاری و لطف و فضلش هست... و امید من به رحمت بی پایان و یاری بی نظیرش نیز هست...

واسلام

یا علی

مسیر گم است و ناپیدا..
و من سرگشته ام در این دهر دریوزه..
اینجا مینویسم تا کم شود از بار سخن.... تا سبک گردم برای پرواز
توییتر کفاف کاراکترهایی که مغزم رو پر کردن نمیده... موشتن داره از یادم میره و این خبر تلخیه...
اینجا سعی میکنم طولانی بنویسم.. اسم و آدرس رو عوض کردم چون آدم اون زمان نیستم..
حال من بالاخره خوب میشه
بالاخره روزی میرسه که مثل سگ جون بکنم تا به آرزوهام برسم..
و روز و شب هام شیرین خواند شد.
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan