نارسیده ترنج

گفتا من آن ترنجم...

به وقت نیمه شب

سلام..

سلام به همه‌ی ناخوانندگان اینجا

اولاش واسم مهم بود‌...

یعنی راستش همیشه همین طوره...

وقتی وارد یه محیطی میشم اولش خیلی با عزم و اراده‌م ولی بعد دچار حاشیه میشم...اینجور وقتا یه مدت که بگذره هوای حاشیه از سرم می‌افته و آدم میشم..

خوبه

خوبه که آدم میشم

خوبه که یاد میگیرم باید چیکار کنم

که اصل چیه

فرع چیه

حالا اینجا واقعا واقعا خلوت منه...اینجا میشه هرچیزی نوشت و نگران نبود که نفر دومی بیاد بخونه..چه قدر خوبه این تنهایی..چه قدر تنهایی خوبه

دارم سعی میکنم مستقل باشم..سعی میکنم روان و روحم رو مستقل کنم.. سعی میکنم یادم باشه که تنهایی امن‌ترین و مطمئن‌ترین چیز دنیاست... که از تنهایی بهتر هیچ جا پیدا نمیشه..که چه قدر خوب میشه اگه تنها باشم و تنها بتونم زندگی کنم‌..

باید یاد بگیرم

باید اراده‌م رو قوی کنم

باید تلاشم رو زیاد کنم..

همه ی اینا میشه عزیزم

همه‌ش ممکنه...

عزیزم...لطفا جنبه‌ت رو بالاتر ببر..آدما رو بشناس‌.. اگه باهات بد برخورد کردن  ببخش ولی فراموش نکن و سعی کن عبرت بگیری..عبرت برای ملاحظه توی برخوردهات..برای اینکه به هرکسی اجازه بدی در چه حد بهت نزدیک بشه..

عاطفه جانم..عزیز دلم .. سعی کن باانگیزه باشی..

جوری که نیازی نداشته باشی برای تفریح دست از کارت بکشی..

عزیزم روز به روز خودتو توانمند تر کن

دوست دارم

خصوصا وقتی داری پیشرفت میکنی😘

معلومه که تنهایی امن ترین چیزه.  وقتی به خودت جرات ندی و وارد رابطه با مردم نشی،  مسلمن هیچ کس فرصت پیدا نمی کنه که دلخورت کنه،  و توی حاشیه امن خودت خوشی.  همچنین فرصت خوش بودن با مردم هم بوجود  نمیاد. حالا انتخاب با خودته. آدمی که یه گوشه بشینه، هیچ شر ضرری بهش وارد نمی شه، طبیعیه. و هیچ خیر و سود و پیشرفتی نمی بینه.  یه زندگی ساکن. 
این کارو با خودت نکن. خودت  رو تنها نکن. همه ی آدم ها حتا درون گراها هم نیاز به ارتباط دارن. اگه از یه رابطه ( با هر کسی ) آسیب دیدی نباید خودت رو از همه محروم کنی. سعی کن به این فکر کنی که یه رابطه ی دوستانه یا خانوادگی یا عاطفی یا ... پستی و بلندی داره، روز های خوب و بد داره.  ادم های خوب و بدی هم وجود داره. چی بگم !؟ متاسفانه بلد نیستم خوب صحبت کنم و منظورم رو برسونم. الانم خوابالودم!   حالا خودم تو کار خودم موندم :))
به نظرم منظورم رو اشتباه متوجه شدید.اگه یه نفر منو از بیرون ببینه به نظرش من یه دختر با روابط عمومی بالام که یه عالمه دوست داره و همیشه میخنده..تنهایی برای من مفهومش فرق داره..من تنهام چون نمیتونم از عقاید و احساساتم واسه کسی بگم .. تنهام چون این عاطفه ی اجتماعی همه ی من نیست.. من خودم رو پرتاب کردم داخل جامعه ولی تنهام.. هیچوقت هم اهل کنج عزلت و زهد نبودم..و ان‌شاءالله نخواهم بود... این چیزیه که میگم
ممنون بابت نظر
بله ظاهرن اشتباه متوجه شدم!

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مسیر گم است و ناپیدا..
و من سرگشته ام در این دهر دریوزه..
اینجا مینویسم تا کم شود از بار سخن.... تا سبک گردم برای پرواز
توییتر کفاف کاراکترهایی که مغزم رو پر کردن نمیده... موشتن داره از یادم میره و این خبر تلخیه...
اینجا سعی میکنم طولانی بنویسم.. اسم و آدرس رو عوض کردم چون آدم اون زمان نیستم..
حال من بالاخره خوب میشه
بالاخره روزی میرسه که مثل سگ جون بکنم تا به آرزوهام برسم..
و روز و شب هام شیرین خواند شد.
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan