۵ روز دیگه بیست و یک سالگیم تموم میشه و من وارد ۲۲ سالگی میشم
مهم نیست مبدا این زمان کی بوده
مهم نیست که گردش زمین به دور خورشید هیچ ربطی به عقل و پختگی نداره
مهم گذشت زمانه
مهم کم شدن ۳۶۵ روز دیگه از عمرمه..
امسال هیچ دستاوردی نداشت
درست مثل ۲۰ سالگی
و مثل ۱۹ سالگی
حس میکنم سه تا ۳۶۵ روزه که فقط دارم گند میزنم
میفهمم دارم خودم رو حروم میکنم
ولی نشستم به تماشای نابودی خودم
به فنا رفتن.. تباه شدن...
این زندگی به شکل مزخرفی، مزخرفه ولی من دارم ادامهش میدم و هیچ کاری نمیکنم...
قرار نیست امسال با خودم عهد ببندم و بگم یس عاطفه! امسال دیگه سال توئه!میریم میترکونیم!
و تهش هیچی به هیچی!
ولی این نشستن و فقط تماشا کردن چی؟
کاری از پیش میبره؟ نه...
شاید نشستم منتظر یه معجزه.. یه نشونه.. نمیدونم
نمیدونم
- جمعه ۱۶ فروردين ۹۸
- ۱۴:۵۲